داریوش دوم
داریوش دوم، معروف به داریوش نوتاریا (به معنی «داریوش فرماندار»)، یازدهمین شاهنشاه سلسله هخامنشی بود که از حدود سال ۴۲۳ پیش از میلاد تا ۴۰۴ پیش از میلاد بر ایران حکومت کرد. او فرزند اردشیر یکم و یکی از شاهان میانی در دوران رو به ضعف هخامنشیان به شمار میآید. دوران سلطنت او با چالشهای داخلی، رقابتهای درباری و دخالتهای خارجی، بهویژه یونانیان، همراه بود، اما با وجود این مسائل، او موفق شد امپراتوری را از فروپاشی نجات دهد.
داریوش دوم برخلاف پادشاهان بزرگ پیش از خود چون کورش، داریوش بزرگ و خشایارشا، کمتر در آثار تاریخی و ادبی بهصورت باشکوه بازنمایی شده است. اما نقش او در تثبیت سلطنت و بازسازی قدرت مرکزی در دورانی که نزاعهای جانشینی، فساد دربار و فشارهای خارجی در اوج بودند، انکارناپذیر است.
اطلاعات دقیقی از محل دفن داریوش دوم در دست نیست، اما بهاحتمال زیاد در نقش رستم یا یکی از آرامگاههای سلطنتی اطراف شهر باستانی تختجمشید در استان فارس مدفون شده است. این منطقه، مجموعهای از آرامگاههای سنگی شاهان هخامنشی است که با معماری صخرهای، نگارههای نمادین، و کتیبههایی بینظیر، یادآور عظمت سلطنت در ایران باستان است. امروزه نقش رستم یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری و تاریخی ایران به شمار میرود و در نزدیکی شهرستان مرودشت واقع شده است.
خانواده و دوران کودکی
داریوش دوم، فرزند اردشیر یکم هخامنشی و یکی از همسران غیررسمی یا فرعی او بود. نام پیشین او اُخوس (Ochus) بود. چون از مادری غیرشاهدخت و بدون نسب سلطنتی متولد شده بود، در رده پایینتری نسبت به دیگر شاهزادگان قرار داشت و تصور نمیشد روزی به پادشاهی برسد.
درباره دوران کودکی او اطلاعات اندکی در منابع باستانی آمده است. او در محیطی پرتنش، با رقابت میان شاهزادگان و درباریان رشد کرد. به احتمال زیاد دوران کودکی و نوجوانیاش را در یکی از ایالتهای شاهنشاهی سپری کرد و درگیر سیاستهای درباری نبود، تا زمانی که بخت و فرصت، مسیر او را دگرگون ساخت.
تحصیلات و آموزش
با توجه به ساختار فرهنگی دوران هخامنشی، شاهزادگان حتی اگر از همسران فرعی به دنیا میآمدند، آموزشهایی در زمینههای نظامی، مذهبی، مدیریتی و زبان دریافت میکردند. داریوش دوم نیز بیشک با آموزشهای زرتشتی، ساختار امپراتوری و آیین شاهنشاهی آشنا شد.
او احتمالاً تحت تعلیم موبدان و فرماندهان نظامی قرار گرفت و در جوانی با امور حکومتی، روابط درباری و فنون دفاع و سیاست آشنا شد. این آموزهها بعدها در دوران حکومتش، بهویژه در برخورد با شورشهای داخلی و بحرانهای دیپلماتیک، بسیار به کار آمد.
زندگی حرفهای و فعالیتها
اُخوس پیش از رسیدن به تاجوتخت، بهعنوان فرماندار یکی از ساتراپیها (استانها) خدمت میکرد و به همین دلیل به "نوتاریا" (فرماندار) مشهور شد. پس از مرگ اردشیر یکم، پسر قانونی او، خشایارشا دوم، فقط چهل و پنج روز سلطنت کرد و سپس بهدست یکی از برادرانش، سغدیانوس، کشته شد. در این دوره خونین و کوتاه، رقابت شدید بین شاهزادگان باعث بیثباتی امپراتوری شده بود.
اُخوس با کمک برخی از اشراف و فرماندهان نظامی، علیه سغدیانوس قیام کرد و پس از شکست دادن او، خود را بهعنوان داریوش دوم معرفی کرد و به پادشاهی رسید. در طول بیست سال سلطنتش، بیش از هر چیز با بیثباتی داخلی، توطئههای درباری و فشار یونانیها در غرب روبهرو بود.
او سعی کرد نفوذ امپراتوری را در آسیای صغیر (ترکیه کنونی) حفظ کند و با متحد ساختن برخی دولتشهرهای یونانی، علیه آتن، تعادل سیاسی را به نفع ایران بازگرداند. این اقدامات باعث شکلگیری اتحادهای موقت با اسپارت شد.
دستاوردها و افتخارات
با وجود اینکه دوران داریوش دوم با جنگهای گسترده یا پروژههای عمرانی بزرگ همراه نبود، اما مهمترین دستاوردهای او عبارتاند از:
- جلوگیری از فروپاشی امپراتوری در شرایطی بسیار بحرانی پس از مرگ اردشیر یکم.
- سرکوب شورشها و بازگرداندن نظم درباری با تکیه بر ارتش وفادار و حمایت برخی ساتراپها.
- تثبیت موقعیت در آسیای صغیر با استفاده از دیپلماسی و اتحاد با اسپارت علیه آتن.
- تقویت قدرت زنان در دربار؛ همسرش پاریدیساتی، نفوذ زیادی در سیاست داخلی داشت و اداره بخشهایی از دربار را برعهده گرفت.
- حمایت از اقلیتهای مذهبی و قومی، ادامه سنت تساهل دینی کورش و داریوش بزرگ.
زندگی شخصی
داریوش دوم با زنی به نام پاریدیساتی ازدواج کرد که بعدها دربار را تحت سلطه خود درآورد و در بسیاری از تصمیمات مهم سیاسی نقش ایفا میکرد. برخی منابع باستانی از قدرتطلبی و حتی بیرحمی این زن حکایت دارند، بهویژه در ماجرای حذف رقبای احتمالی فرزندانش از سلطنت.
فرزندان داریوش دوم نیز در تاریخ نقش مهمی ایفا کردند. مهمترین آنان کوروش کوچک بود که پس از مرگ پدر علیه برادرش اردشیر دوم شورید و در نبرد کوناکسا شکست خورد. این نبرد بعدها الهامبخش نوشتههای کلاسیک یونانی همچون کتاب "بازگشت ده هزار نفر" نوشته گزنفون شد.
چالشها و سختیها
دوران سلطنت داریوش دوم آکنده از چالش بود:
- جنگ قدرت در دربار پس از مرگ اردشیر یکم، کشور را در بحران جانشینی فرو برده بود.
- شورشهای محلی در برخی ساتراپیها همچون مصر، آسیای صغیر و سغد گسترش یافته بود.
- نفوذ یونانیها در غرب امپراتوری بهویژه در نواحی لیدی و ایونیه، تهدیدی جدی محسوب میشد.
- فساد اداری و ضعف دیوانسالاری بهویژه در سالهای پایانی سلطنت او شدت گرفت.
او با وجود تمامی این چالشها، از تجزیه کامل امپراتوری جلوگیری کرد، اما نتوانست سطح شکوه دوران کورش یا داریوش بزرگ را تکرار کند.
میراث و تأثیرات
میراث داریوش دوم بیشتر در قالب حفظ انسجام ساختار سیاسی امپراتوری در شرایط بحرانی تعریف میشود. اگرچه در سطح آثار عمرانی و دستاوردهای فرهنگی یا اداری، او قابل قیاس با شاهان بزرگ پیشین نیست، اما اقدامات او در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی، زمینهساز ثبات نسبی برای جانشینانش شد.
او همچنین با تقویت قدرت زنان دربار، مسیر تحولی مهم در ساختار سلطنت هخامنشی ایجاد کرد که در دوران بعدی نیز اثرات آن دیده شد. در منابع یونانی، او گاه با بیاعتنایی و گاه با احترام متوسط یاد میشود؛ پادشاهی که نه ضعیف، نه برجسته، بلکه تثبیتکننده بود.
نقل قولها و دیدگاهها
- کتزیاس، مورخ یونانی، مینویسد: «داریوش دوم مردی بود که بیش از آنکه بجنگد، حکومت کرد.»
- پلو تارک: «سلطنت داریوش دوم دورهای بود میان دو طوفان؛ نجاتی موقت برای امپراتوریای رو به چالش.»
- گزنفون: «فرزندش کوروش کوچک آنگونه تربیت شد که گویی فرزند پادشاهی بزرگتر است. شاید این نگاه آیندهای خونین ساخت.»
مقبره و ویژگیهای معماری آن
همانطور که اشاره شد، اطلاعات روشنی درباره محل دفن داریوش دوم در منابع باستانی وجود ندارد. اما با توجه به رسم دفن شاهان هخامنشی و تداوم ساخت آرامگاههای صخرهای در دوره او، بهاحتمال زیاد پیکرش در نقش رستم یا یکی از آرامگاههای اطراف تختجمشید قرار گرفته است.
آرامگاههای نقش رستم ویژگیهایی چون نمای صلیبی، نقش برجسته شاه در برابر آتشدان، و نقش اقوام تابع را دارند. ساخت این آرامگاهها نماد اتصال پادشاه با اهورامزدا و جهان مینوی بود. اگر آرامگاه داریوش دوم در این مجموعه باشد، میتوان آن را همچون آرامگاههای پدران سلطنتیاش دارای ویژگیهای مشابه دانست.
دوره سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان وفات
در زمان مرگ داریوش دوم در سال ۴۰۴ پیش از میلاد، امپراتوری هخامنشی با وجود ثبات نسبی، از درون دچار فرسایش شده بود. فساد دربار، رقابتهای خانوادگی و حضور بیش از حد یونانیان مزدور، پایههای سلطنت را تهدید میکرد.
با این حال، ایران هنوز بر بخش بزرگی از جهان باستان فرمانروایی داشت، و فرهنگ ایرانی، بهویژه زبان و خط میخی، نفوذ گستردهای داشت. در دوره پایانی سلطنت او، هنر، معماری و بازرگانی رو به افول نسبی گذاشت اما هنوز امپراتوری بهعنوان نیرویی هژمون در شرق و مرکز آسیا شناخته میشد.
داریوش دوم اگرچه در سایه نامهای بزرگتری همچون کورش، داریوش بزرگ و خشایارشا قرار گرفته، اما نقش او در حفظ یکپارچگی امپراتوری در دورهای بحرانی، شایسته توجه است. او نه یک فاتح بزرگ، بلکه فرمانروایی عملگرا، محافظهکار و تدبیرگر بود که با مهارت، امپراتوری را از خطر فروپاشی نجات داد. دوران او پلی میان شکوه گذشته و چالشهای آینده بود؛ پادشاهی که بیسروصدا اما مؤثر در تاریخ ایران نقشآفرینی کرد.
برای تجربهای بینظیر از تاریخ و فرهنگ ایران باستان، آرامگاه داریوش دوم و تختجمشید را با چارترلند بازدید کنید. چارترلند بهترین گزینه برای رزرو بلیط و اقامت آسان در استان فارس است تا سفری امن و خاطرهانگیز داشته باشید. با چارترلند همراه شوید و سفری فراموشنشدنی به قلب تمدن هخامنشیان را آغاز کنید!