بهمن فرزانه
بهمن فرزانه، نویسنده، مترجم، و چهرهای نامدار در ادبیات معاصر ایران بود. او بیشتر بهخاطر ترجمههای دقیق و ادیبانهاش از آثار نویسندگان بزرگ غربی شناخته میشود و توانست نقش مهمی در آشنایی نسلهای مختلف ایرانی با ادبیات داستانی جهان ایفا کند. مشهورترین ترجمه او رمان شوهر آهو خانم نوشته علیمحمد افغانی نیست، بلکه دختر رعیت (یا دختر رعیتزاده) اثر بانویی ایتالیایی با نام آلبرتا موراویا (Alberto Moravia) بود که نامش در ایران با این اثر گره خورده است. فرزانه در طول عمرش در سکوت، بیهیاهو و اغلب در حاشیه زندگی فرهنگی ایران کار کرد؛ اما پس از مرگش، جامعه ادبی و فرهنگی به ارج و اهمیت کارهای او بیشتر پی برد. او در نهایت در شهر فلورانس، ایتالیا، چشم از جهان فروبست و همانجا به خاک سپرده شد. فلورانس، شهری است در ایتالیا با غنای تاریخی، هنری و معماری بینظیر. این شهر زادگاه رنسانس غربی بهشمار میرود و آرامگاه بسیاری از بزرگان هنر، ادبیات و فلسفه در آن واقع شده است. آرامگاه بهمن فرزانه در همین شهر، در دل تاریخ و فرهنگ اروپایی، گواهی است بر زندگی او که نیمی در شرق و نیمی در غرب سپری شد.
خانواده و دوران کودکی
بهمن فرزانه در سال ۱۳۱۷ خورشیدی در خانوادهای فرهنگی در تهران به دنیا آمد. پدرش از کارمندان دولت و فردی اهل مطالعه بود و مادرش از خانوادهای اصیل و ادبدوست به شمار میرفت. علاقهی فرزانه به مطالعه و ادبیات، از همان دوران کودکی در فضایی پر از کتاب و گفتوگوهای فرهنگی شکل گرفت. فرزانه کودکی آرام و پرمطالعهای داشت. از همان دوران نوجوانی به رمانهای خارجی علاقهمند شد و خواندن آثار نویسندگان بزرگ اروپایی را آغاز کرد. او با اینکه در آن زمان زبان خارجی را بهطور کامل نمیدانست، با علاقه بسیار، خود را در دنیای ترجمه و فرهنگهای دیگر غرق میکرد.
تحصیلات و آموزش
بهمن فرزانه تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. او پس از پایان دوره دبیرستان، برای ادامه تحصیل راهی ایتالیا شد. در دانشگاههای این کشور به تحصیل در رشتههای زبانشناسی، ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی پرداخت. او تسلط بالایی بر زبانهای ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی و اسپانیایی پیدا کرد و این مهارت زبانی، او را تبدیل به یکی از معدود مترجمان ایرانی کرد که مستقیماً از زبان مبدأ به فارسی ترجمه میکردند، نه از روی ترجمههای واسطه.
زندگی حرفهای و فعالیتها
بهمن فرزانه فعالیت حرفهای خود را با ترجمه آغاز کرد. او ابتدا ترجمههایی از زبان ایتالیایی به فارسی انجام داد و آثار نویسندگانی چون آلبرتو موراویا، ناتالیا گینزبورگ، ایتالو کالوینو و آنا ماریا اورتزه را به فارسی برگرداند. فرزانه هیچگاه به ترجمه بهعنوان یک شغل صرف نگاه نمیکرد؛ او مترجمی را شیوهای از زندگی میدانست. ترجمههای او همیشه دقیق، وفادار به متن، و درعینحال روان و زیبا بودند. یکی از نقاط عطف کار حرفهای او ترجمه کتاب دختر رعیت بود که با عنوان دخترک کنار پنجره نیز شناخته میشود. این کتاب در ایران بهشدت مورد استقبال قرار گرفت و باعث شد نام فرزانه بهعنوان مترجمی صاحبسبک مطرح شود. او همچنین کتابهایی از نویسندگان ناشناختهتر ایتالیایی ترجمه کرد و با جسارت، آثار کمتر شناختهشده را نیز به ادبیات فارسی آورد. در کنار ترجمه، بهمن فرزانه دستی در نوشتن داشت و چند داستان کوتاه نیز منتشر کرد. اما همیشه ترجمه را ستون اصلی فعالیت خود میدانست.
دستاوردها و افتخارات
فرزانه در زمان حیاتش کمتر مورد توجه نهادهای رسمی قرار گرفت. او بهدور از فضای رسمی و جشنوارهای، تنها به کار خویش وفادار ماند. اما همین وفاداری به کیفیت و اصالت، بزرگترین افتخار حرفهای او بود. بسیاری از نویسندگان، منتقدان و دانشگاهیان، ترجمههای او را نمونهای از ترجمه هنری و ادبی میدانند. برخی از ترجمههای فرزانه تا چندین نوبت تجدید چاپ شدهاند و هنوز هم از منابع قابلاعتماد در معرفی ادبیات ایتالیا به فارسیزبانان محسوب میشوند. بعد از وفاتش، یادداشتها و مقالاتی درباره ارزش کارهایش منتشر شد و نامش در فهرست مترجمان مهم ایران قرار گرفت.
زندگی شخصی
بهمن فرزانه فردی گوشهگیر، آرام و دور از جنجالهای رسانهای بود. او ازدواج نکرد و زندگیاش را وقف مطالعه، نوشتن و ترجمه کرد. اغلب سالهای عمرش را در ایتالیا گذراند، اما دلبستگیاش به ایران و زبان فارسی هیچگاه کاهش نیافت. خانهی سادهاش در فلورانس، پر از کتاب، دستنوشته و نسخههای مختلف ترجمهها بود. گاهبهگاه با دوستانی اندک، گفتوگوهایی ادبی میکرد، اما بهطور کلی از شهرت گریزان بود.
چالشها و سختیها
فرزانه در طول عمرش با چالشهای بسیاری روبهرو بود. نخست، عدم حمایت نهادهای فرهنگی ایران از مترجمان مستقل و دور از محافل رسمی، باعث شد که آثار او با تأخیر و دشواری منتشر شود. او گاهی بهدلیل مضامین آثار ترجمهشده، با مشکلات ممیزی روبهرو میشد و برخی از آثارش مجوز چاپ نمیگرفتند. در ایتالیا نیز، علیرغم زندگی در کشوری فرهنگی، او با دشواریهایی مانند غریببودن، تنهایی، و فقدان ارتباط مداوم با فضای ادبی ایران دستوپنجه نرم میکرد.
میراث و تأثیرات
تأثیر بهمن فرزانه در ادبیات معاصر ایران بسیار گستردهتر از آن چیزی است که در زمان حیاتش دیده شد. او در میان مترجمان نسل بعد، الگویی از دقت، وفاداری به متن، و زبانآوری است. ترجمههای او باعث شد تا بسیاری از مخاطبان ایرانی، برای نخستینبار با ادبیات مدرن ایتالیا آشنا شوند. همچنین نثر فارسی او، الگویی برای بسیاری از مترجمان بعدی شد. بهمن فرزانه نهتنها یک مترجم، بلکه یک واسطه فرهنگی بود که توانست پلی میان دو زبان و دو جهان ایجاد کند.
نقل قولها و دیدگاهها
بهمن فرزانه دربارهی ترجمه گفته بود: «ترجمه باید مانند آینهای باشد که نه تصویر خودش، بلکه اصل را بیکژی نشان دهد.» یا در جایی دیگر نوشته بود: «مترجم خوب، نویسنده نیست، اما باید بهخوبی بفهمد نویسنده چه گفته و چگونه گفته، و این چگونگی را به زبان مقصد بیاورد.» دوستانش او را فردی بسیار مودب، کمحرف، دقیق و پرمطالعه توصیف میکردند. بسیاری از اهل ادب بر این باورند که او یکی از ستونهای کمترشناختهشده ترجمه ادبی در ایران بود.
مقبره و ویژگیهای معماری آن
بهمن فرزانه در گورستانی تاریخی در شهر فلورانس ایتالیا به خاک سپرده شد. این گورستان محل دفن شماری از چهرههای فرهنگی و هنری اروپاست و فضایی آرام، پر از مجسمههای مرمرین، سنگنوشتهها و درختان بلند دارد. سنگ قبر فرزانه ساده و بیادعاست؛ درست مانند شخصیت خودش. نام او به دو زبان فارسی و ایتالیایی بر روی سنگ قبر نوشته شده و فضای اطرافش، نماد سکوت و تفکر است. گورستانی که فرزانه در آن دفن شده، از نظر معماری یادآور هنر قرن نوزدهم اروپاست؛ با ستونهای بلند، نقشهای برجسته، و سادگی باشکوهی که با روح ادبیات نیز همخوان است.
دوره سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان وفات
فرزانه در سالهای پایانی عمرش، در فضایی زیست که از نظر سیاسی و اجتماعی، با چالشهای جهانی روبهرو بود. رشد فناوری، بحرانهای فرهنگی، و همچنین تغییر نگرش به ادبیات و ترجمه، شرایط متفاوتی را نسبت به دوران جوانی او رقم زده بود. در ایران نیز، دورهای همراه با فشارهای اجتماعی، سانسور گسترده و محدودیت برای فعالان فرهنگی بود. به همین دلیل، بسیاری از آثار فرهنگی و ترجمهها با تأخیر و مشکلات منتشر میشدند. فرزانه، شاید آگاهانه یا ناخودآگاه، زیستن در خارج از ایران را انتخاب کرد تا بتواند آزادتر بخواند، بنویسد و ترجمه کند. بهمن فرزانه، چهرهای آرام اما عمیق در فرهنگ ایران بود. او با ترجمههایی دقیق و زبانورز، نقش مهمی در آشنایی ایرانیان با ادبیات جهان داشت. او نه بهدنبال شهرت بود و نه به دام سیاست افتاد؛ بلکه تمام عمرش را به عشق کلمات، معنا و ترجمه سپری کرد. گرچه در زمان حیاتش آنگونه که باید شناخته نشد، اما امروز آثار او همچنان خوانده میشوند و بر نسلهای بعدی تأثیر میگذارند. نام او، در کنار آرامگاهش در فلورانس، بهعنوان پلی میان شرق و غرب، همچنان روشن و جاودان باقی مانده است.
با چارترلند، به فلورانس سفر کنید؛ شهری که در دل رنسانس و هنر، بهمن فرزانه، مترجم بیهیاهوی ادبیات جهان، در سکوتی باشکوه آرام گرفته است. مزار او در دل گورستانی تاریخی، نهتنها آرامگاه یک انسان، بلکه پل پیوند شرق و غرب، و یادآور عشقی بیپایان به کلمات و فرهنگهاست.